بازم یه ارزوی دیگ...

امروز وقتی فهمیدم قراره بیان خونه داداشم خونواده ی حامدومیگم...

داشتم فکرمیکردم چه جوری منم برم که اگ اومد ببینمش نمیدونم چی شد که رفتم...

به عروسمون گفتم من دلم میگه میاد اول که درزدن دست وپاهام شل شد سردشد همه بدنم...

همه اومدن همه ولی یکی کم بودیکی که اندازه یه دنیا دوسش داشتم دلم پرمیزد براش...

تودلم گفتم دل من دروغ نمیگه حامدمیاد ولی هیچکس چیزی ازحامد نگفت تابعدش فهمیدم ..

رفته دنبال داییم وقتی اومدبازنتونستم درست نگاش کنم باراول بود باچشمای خودم دیدم نگام میکنه..

عین یه رویابود وقتی کنارم بود اون لحظه به هیچی هیچی فکرنمیکردم فقط تودلم خداروشکرمیکردم...

تلفنای زیادش اذیتم میکرد ولی به خاطرشغلشه دیگ مجبوربودنمیدونم شاید دوسم داره وبه روی خودش ...

نمیاره ازغرور مردونه هیچی نمیشه فهمید هیچی وقتی داشت میرفت پشت سرش وایساده بودم ...

بازوشو نگاه کردم گفتم میشه من یه روزی این بازورا بگیرم بوسه بارون کنم میشه اینجوری بغلش کنم..

بگم تو ارزوی منی میشه؟؟



نظرات شما عزیزان:

mahdi
ساعت13:01---2 مهر 1393
درود.
ممنون از حضورت در وبم ونظر زیبات
ظاهرا ک چن روزه اپم نکردی در هر صورت من اپم ها خالی از لطف نیس ی سر بزنی
فدات


♥°o.O̶̲ ̶̶̶̶̲̲̲̲̅○̶̶̲̲•̶̶̲̲ℕ̶̶̶̶̲̲̲̲̅ℓ̶̶̶̶̲̲̲̲̅Լ̶̶̶̶̲̲̲̲̅O̶̶̶̶̲̲̲̲̅Ʋ̶̶̶̶̲̲̲̲̅ℱ̶̶̶̶̲̲̲̲̅Å̶̶̶̶̲̲̲̲̅ℛ̶̲
ساعت1:07---25 شهريور 1393
از هیچك๛ انتظارے نבارҐ ،





؋قط



اگر شב !



בر ایלּ هجوҐ ِ سرב ِ تنهایے



בر ایלּ طوفاלּ ِ تاریكے



בر ایלּ شب ها و روزها



كـہ בارב ذرـہ ذرـہ בر مלּ رخنـہ میكنב ،



براے ایלּ سرگرבاלּ ِ كوچـہ هاے شهر



براے ایלּ בل ،



آرامش آرزو كنیב ...!



בیگر از هیچك๛ انتظارے نבارҐ ...
پست جدیدگذاشتم سربزن بهم


محدثه
ساعت15:50---17 شهريور 1393
واسه با هم بودن نزار حرفی باشه، من میخوام احساسم توی قلبت جا شهبه تو نزدیک میشم به تو و آغوشت، خیلی دوست دارم بدجوری میخوامتمن میخوام دستامو بگیری تو دستات، ببری باز امشب منو تو رویاهاتچه شب زیبایی چه شب آرومی، دارم عاشق میشم به همین آسونی

نفس
ساعت15:49---17 شهريور 1393
به دشمنانت هزاران بار فرصت بده تا با تو دوست شوند، اما به دوستانت یک فرصت هم نده که دشمنت شوند، زیرا دوستانت جای عمیق زخمهای دلت را دقیق می دانند ... (زرتشت )

amirhossein
ساعت3:34---17 شهريور 1393
دستهایم را تا ابرها بالا برده ای


و ابرها را تا چشمهایم پایین


عشق را در کجای دلم .....


پنهان کرده ای که :


هیچ دستی به آن نمیرسد !


amirhossein
ساعت18:14---24 تير 1393
مــحکمتــــــــــر از آنــــــــــم ...
کــــه بـــــرای تـــــــنها بودنــــــــم ‍‍‍
آنچـــــه کــــه اسمــــش را غـــرور گـــــذاشتـــــم
بــــرایـــــــت ب زمـــــــین بکــــــوبـــــــــم ...
احــــــساس مـــــــن قیــــــــمتـــــی دارد
کـــه تو بـــرای پــــرداختــــــــــــ آن فقـــــیری


mahdi
ساعت1:02---9 تير 1393
درود.
دمت گرم با پستات کلی حال کردم خوشحال میشم ی سری هم ب وب من بزنیو نظرتو راجعش بدونم راسی اگه با تبادل لینکم موافقی یه خبر بده درخدمتم
قربانت


مژگان
ساعت17:33---29 خرداد 1393
اجی جووووووووووووون وبت خیلی قشنگه عزیز دلم

مژیییییییییییییییییی
ساعت12:09---29 خرداد 1393
اجی جوووووووون عالیه

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 13 شهريور 1393 ا 12:9 نويسنده : نیلوفر ا
.: Weblog Themes By violetSkin :.